بسم الله نور ، بسم الله نور النور ، بسم الله نور علی نور
تو را به وسعت آبها قسم و به پاکی دریا و به بی کرانگی اقیانوس ، به روندگی رود ؛
تو را به هرمان نفس خورشید قسم و به تبلور نقره گون ماه و به الماس ستارگان،
به شهاب های زود عبور ؛
تو را به استواری کوه ها قسم و به پهنه دشت و به سکوت کویر ، به صحرا های صبور ؛
تو را به پاکی باران قسم و به جذبه رعد و به تلنگر برق ، به ابرهای پر ز شور ؛
تو را به روشنایی روز قسم و به سکوت شب و به طراوت سپیده دم ، به افق های دور ؛
تو را به حمد قسم و به توحید و به ص به مریم و به یاسین و ق ، به کوثر و به نور ؛
بگیر دستم ای مطلق نور ، شنو صدایم ای خدای صبور ...
خدای من
تو را به هر آنچه هست قسم ، که لحظه ای نشوم ز یادت دور ؛
خدای من
تو را به هر آنچه هست قسم ، که در عبور ز پس کوچه های عمر فقط صبور باشم و صبور و صبور
خدای من
تو را به هر آنچه هست قسم ، که با تو باشم و ساده ، بی غرور ؛
خدای من
تو را به هر آنچه هست قسم ، بیا به خلوت من همین شبانه های نه دور ؛
خدای من
تو را به هر آنچه هست قسم ، تو را به هر آنچه هست قسم ...
که رهم رو به نور باشد و نور ...
الهم رب النور العظیم
اللهم اهدنا صراط المستقیم