حال خوبی نیست، دنیای خوبی نیست، شهر خوبی نیست،
چقدر آدم ها غریبه اند، چقدر نگاه ها سنگین و بی روح است،
چقدر واژه ها تلخند، چقدر صداهای گوش خراش زیاد شنیده می شوند،
شهر را همین نگاه ها و صداها و واژه ها خاکستری کرده اند ...
خدای من به تو پناه می برم ...
دلم از تنهایی و غربت این دنیا گرفته است،
به خدا اگر نام تو را یادم نداده بودند و اگر نمی دانستم همچون تویی در هر لحظه شنوای
صدایم هست، دیگر نمی ماندم.هر کوچه و خیابانی که قدم می زنم انگار بیشتر یقین حاصل می کنم که تو را از یاد
برده اند،
و از یاد برده ایم ...
خدای من به تو پناه می برم ...
نکند در این خاکستری دنیا نقطه سیاهی باشم، نکند از یادم برود که تو همواره مرا و می شنوی،
نکند فراموش کنم که یاد تو روی آتش غربت این دنیا، آب شفاست،
نکند راه گم کنم و نفهمم و به جای حریم امن تو سر از نا کجا آبادهای غضبت در
آورم ...
خدای من به تو پناه می برم ...راغ های هدایت زیاد است و بیراهه های ضلال نیز، مرا بینایی ده تا راه را از بیراه
بشناسم ...
مرا فهم ده تا ارزش را از ضد آن تمییز دهم که در محضر تو جای این دو را عوض
کرده اند ...
و مرا دلی ده که جز نور عشق تو در آن راه نیابد و عقلی که دلم را از هر چه تاریکیست برهاند ...
چقدر آدم ها غریبه اند، چقدر نگاه ها سنگین و بی روح است،
چقدر واژه ها تلخند، چقدر صداهای گوش خراش زیاد شنیده می شوند،
شهر را همین نگاه ها و صداها و واژه ها خاکستری کرده اند ...
خدای من به تو پناه می برم ...
دلم از تنهایی و غربت این دنیا گرفته است،
به خدا اگر نام تو را یادم نداده بودند و اگر نمی دانستم همچون تویی در هر لحظه شنوای
صدایم هست، دیگر نمی ماندم.هر کوچه و خیابانی که قدم می زنم انگار بیشتر یقین حاصل می کنم که تو را از یاد
برده اند،
و از یاد برده ایم ...
خدای من به تو پناه می برم ...
نکند در این خاکستری دنیا نقطه سیاهی باشم، نکند از یادم برود که تو همواره مرا و می شنوی،
نکند فراموش کنم که یاد تو روی آتش غربت این دنیا، آب شفاست،
نکند راه گم کنم و نفهمم و به جای حریم امن تو سر از نا کجا آبادهای غضبت در
آورم ...
خدای من به تو پناه می برم ...راغ های هدایت زیاد است و بیراهه های ضلال نیز، مرا بینایی ده تا راه را از بیراه
بشناسم ...
مرا فهم ده تا ارزش را از ضد آن تمییز دهم که در محضر تو جای این دو را عوض
کرده اند ...
و مرا دلی ده که جز نور عشق تو در آن راه نیابد و عقلی که دلم را از هر چه تاریکیست برهاند ...
کلمات کلیدی :
نظر